
تقریری از جهت داری تکنولوژی
بخشی از مقاله «صورت بندی مسئله جهت داری تکنولوژی»، احمد شه گلی ، فصلنامه علمی-پژوهشی، غرب شناسی بنیادی، ص127
تقریری از جهت داری تکنولوژی
جهت داری تکنولوژی مدرن یکی از مسائل مهم فلسفه تکنولوژی است. این سوال ایجاد می شود که آیا تکنولوژی جهتدار است، یا نه؟ بدین معنا که تکنولوژی، صرف نظر از کاربر دارای لوازم، اقتضائات و فرهنگ ملازم است به گونه ای که هر کجا حضور پیدا کند، اقتضائات خود را به همراه می آورد یا اینکه تکنولوژی ابزاری خنثی و بیطرف است و این کاربران تکنولوژیاند که جهت خاص ارزشی و فرهنگی به آن تحمیل می کنند؟ در پاسخ به این سوال دو رویکرد کلی وجود دارد:
الف) طبق برخی از دیدگاه ها تکنولوژی حامل فرهنگ و ارزش خاصی است و هرجا تکنولوژی حضور پیدا کند، ارزش و فرهنگ خاص خود را دیکته می کند. بنابر اینکه تکنولوژي یک کل به هم پیوسته است، گزینش یک جزء یا حذف جزء دیگر ممکن نیست. در این دیدگاه تکنولوژی، یک کل «سیستماتیک» است که لوازم غیر قابل انفکاک دارد. عمده محققان تکنولوژی پژوه مانند هایدگر، دون آیدی، ژاک الول، جوزف پیت، نیل پستمن، جری ماندر و … به این دیدگاه معتقدند.
ب) عده ای تکنولوژی را صرفاً ابزار می دانند و معتقدند تکنولوژی نسبت به فرهنگ ها و ارزشها خنثی و بیطرف است و این استفادهکنندگان تکنولوژی هستند که آن را در اهداف خوب یا بد به کار میگیرند249-59) Tiles,2013: (در نظریه خنثایی تکنولوژی، هر مصنوع فقط ابزاری است که کاربر، خوبی یا بدی آن مصنوع را تعیین میکند. (ورماس،۱۳۹۱:43-47) حامیان این نظریه، تأثیرات منفی تکنولوژی را انکار نمیکنند، بلکه آن را به نحوه به کارگیری و استفاده ناصواب از تکنولوژی نسبت می دهند. در این دیدگاه، تکنولوژی یک ماهیت دارد که در جامعه اسلامی، در خدمت ارزشهای اخلاقی و در تمدن غرب، در خدمت هوسهای بشر رهیده از قیود اخلاقی و الهی بوده است. (فخرالدین، 1385:484) این دیدگاه در بین عموم افراد جامعه، تکنیسینها و صنعتگران رواج دارد و فیلسوفان تکنولوژی کمتر به این رویکرد گرایش دارند.
دیدگاه برگزیده در تفسیر جهت داری تکنولوژی
بر اساس دیدگاه برگزیده تکنولوژی بی طرف نیست، بلکه فرهنگ و ارزش خاصی در آن تعبیه شده است. انسان در مصاف با تکنولوژی، وضعیت جدیدی پیدا می کند و اوصاف و اخلاق تازه ای به خود میگیرد که تا قبل از مواجهه با نظام تکنولوژیک فاقد آنها بوده است، از طرفی تکنولوژی دارای ذات نیست، اگر تکنولوژی دارای ذاتی باشد، انسان ها در برابر آن اختیار و اراده ندارند، به طوری که انسان در مصاف با تکنولوژی بی اختیار است. بر این اساس ذات انگاری تکنولوژی به نوعی جبر گرایی منتهی می شود که نسبت تکنولوژی با انسان و نیز شواهد تجربی این موضوع سازگار نیست. شواهد تجربی حاکی از انعطاف پذیری تکنولوژی در برخی از سطوح و کارکردها در مواجهه با انسان است. همچنان که می بینیم تکنولوژی در همه فرهنگ ها، کشورها و شهرها به یک اندازه تاثیر نداشته است. کشورها و فرهنگ های مختلف تاثیر پذیری متفاوتی از تکنولوژی داشته اند. بین دیدگاه ذات گرایی و دیدگاه خنثایی «دیدگاه اقتضایی» وجود دارد که رویکرد مورد قبول نگارنده است.بر اساس این دیدگاه تکنولوژی مقتضی و ملازم با یکسری امور است که در مواجهه با افراد، اقوام و فرهنگ ها مختلف ظهورات متفاوتی دارد. وقتی گفته می شود تکنولوژی جهت دار است، جهت داری تکنولوژی وصف غالبِ این نظام است و تنها میتوان گفت، تکنولوژی “اکثراً” و “غالباً” چنین اوصافی با خود به همراه دارد. به عبارت دیگر نظام تکنولوژیک دارای ساختاری است که به طور اکثری جهت دار است. وقتی تکنولوژی در حیات انسانی حضور پیدا میکند، دارای لوازم و اقتضائاتی است که احوال و اوصاف جدیدی در انسان ایجاد میکند. این مقارنت اکثری به لحاظ زمانی و فردی است، یعنی در اکثر افراد و در اکثر زمانها این چنین است. به دلیل آنکه انسانها از جهت روحی و روانی یکسری اشتراکات روحی و روانی دارند که معمولاً در وضعیت مشابه، رفتار یکسان انجام میدهند. انسان ها دارای طبیعت، غرایز و فطرت و دستگاه ادراکی مشابهی هستند. وجود این امور سبب میشود در وضعیت مشابه رفتارهای یکسان انجام میدهند. حکمای اسلام نظیر: ابنسینا و ملاصدرا در بحث جایگاه اکثری مردم در عالم آخرت میگویند، همانگونه كه انسانها از لحاظ بدني سه دسته هستند: الف) افرادي كه در كمال زيبايي و تندرستي هستند؛ ب) افرادي كه در حد متوسط قرار دارند؛ ج) افرادي كه در غايت زشتي و بيماري ميباشند. احوال انسانها در آخرت نیز چنین است یعنی برخی از افراد به غایت قصوی سعادت و برخی نیز به غایت قصوی شقاوت میرسند و هر يك از اين دو طرف و گروه وسط شايع و غالب است. (ابن سينا، 1384: 134؛ نيز ر.ك: ملاصدرا، 1981: ج7/79) در بحث اراده انسانها و مقارنت اکثری نیز شبیه چنین سخنی را میتوان گفت. همان طور که ارادههای شکستناپذیر و پولادین اندک است، انسانهای بیاراده نیز در بین افراد بشر کم است، نوع افراد بشر به لحاظ اراده متوسطین هستند. اکنون اگر اراده متوسط افراد بشر در معرض علل و عوامل سقوط قرار بگیرند، در این صورت عوامل رجحان جنبه سلبی شخصیت انسان را سنگین میکند و به آن طرف سوق میدهد. در نظام تکنیکی نیز چنین اتفاقی افتاده است. در این نظام به واسطه کثرت عوامل سقوط و دنیاگرا، نوع انسانها در این بستر به سمت اقتضائات آن گرایش پیدا میکنند. در بحث تکنولوژی نیز چنین است. انسان در مصاف با تکنولوژی، که یک نظام گسترده با خصوصیات و آثار خاص است، احوال و اوصاف تازهای کسب میکند و هویت تازهای به خود میگیرد. انسان با تکنولوژی غیر از انسان بی تکنولوژی است. جامعه و فرهنگ با تکنولوژی غیر از جامعه و فرهنگ بی تکنولوژی است و تفاوت آنها، خلق انسان، جامعه و فرهنگ جدید است. مهمترین بحث جهت داری تکنولوژی این است که تکنولوژی مصنوع است و نسبت آن در مقایسه با انسان باید لحاظ شود و حقیقت آن نیز بستگی به این نسبت دارد. در این صورت نسبت آن با انسان احکام و آثار جدیدی ظهور می کند. در انفکاک اقتضائات تکنولوژی دو امر باید در نظر گرفته شود؛ اولاً: چه سطح و لایهای از تکنولوژی مقصود است؟؛ ثانیاً: انسانی که تکنولوژی را به کار میگیرند در چه مرتبه و مقامی هستند؟ همه سطوح و لایههای تکنولوژی در برابر انسان تأثیر واحد ندارند. تکنولوژی اشتغال انسان را به دنیا زیادتر میکند، اما این خصوصیت در همه به یک اندازه ظاهر نمیشود. ارادههای بسیار قوی و ارادههای بسیار ضعیف در برابر اقتضائات تکنولوژی دو سطح انفعالی متفاوت از خود نشان می دهند. انسان با اراده قوی در برابر روحیه دنیاگرایی تکنولوژی انفعال کمتری از خود نشان میدهند و انسان با اراده ضعیف، تاثیر پذیری بیشتری از این خصیصه تکنولوژی دارند، اما نوع انسانهایی که اراده متوسط دارند، بستگی به زمینه، عوامل و شرایط مختلف انسانی و غیر انسانی است، بنابراین مسئله جهت دارای تکنولوژی یک وضعیت تشکیکی و درجه بندی دارد تا اینکه تابع یک منطق صفر یا صد باشد. انسان ها از آن جا که دارای روحیات روانی، تمایلات، توانمندی ها ، سلایق و علایق مختلف هستند، از طرفی آنها در شرایط اجتماعی و موقعیت های بیرونی و وضعیت های مختلف قرار دارند در نتیجه با تغییر و تفاوت این علل، عوامل و زمینه ها که برخی از آنها نیز از زوایه دید انسان خارج است، واکنش ها نیز به همان اندازه تغییر خواهد کرد.