هویت فلسفی غذا
بخشی از مقاله « تبیین فلسفی رابطه غذابا روح اندیشه بانگاهی به متون دینی» ، احمد شه گلی، دوفصلنامه علمی پژوهشی انسان پژوهی دینی، شماره 41، ص181
هویت فلسفی غذا
برای تبیین جایگاه غذا در مباحث فلسفی و تبیین قوه غاذیه از اقسام نفس نباتی شروع می کنیم. نباتات از لحاظ رتبه وجودي بين حيوانات و جمادات قرار دارند. اين مرتبه از موجودات نه خصوصيات جمادات را دارند که در آنها خشکي و برودت غلبه دارد و نه مانند حيوانات داراي حواس و اراده غريزي هستند. نفس نباتی دارای سه قوه است: قوه نامیه، قوه مولده، قوه غاذیه. هر یک از این قوا دارای خدمتگزارانی هستند که افعال به وسیله آنها انجام میشود. قوه نامیه مربوط نمو و رشد است و قوه مولده از زیادی فضولات ماده، شخص دیگری از همان نوع به وجود میآورد و از این طریق بقاء نوع صورت میگیرد. قوه غاذیه اولین قوای نفس نباتی است. این قوه خادم قوه نامیه است؛ زیرا نمو در گرو تغذیه است. قوه غاذیه و نامیه نیز هر دو خدمتگزار قوه مولده هستند و اسباب فعالیت آن را فراهم میکنند. قوه غاذیه برای فعالیت خود به چهار قوه جاذبه، هاضمه، ماسکه و دافعه نیاز دارد. کار قوه جاذبه جذب غذا و قوه هاضمه سبب هضم و تحلیل غذای وارد شده میشود. قوه ماسکه غذای هضم شده را نگه داری میکند و قوه دافعه نیز فضولات و مواد ثقیلی که حاصل فعل و انفعالات بدنی است را دفع میکند.(ملاصدرا، 1981، ج8: 57-77) فعل و انفعالات بدنی همواره موجب تحلیل و زوال اجزاء مربوط بدن میشود. قوه غازیه با رساندن غذا به اجزای تحلیل رفته سبب تقویت این اجزاء میشود. (ابن سینا، 1404، ج12: 45، ملاصدرا، 1981، ج8: 57-77) کار قوه غاذیه تصرف در غذا و تشبیه آن به عضو متغذی است. قوه غاذیه ابتدا غذا را به اخلاط اربعه (خون، صفرا، سودا و بلغم) تبدیل میکند پس از تبدیل غذا به خلط این خلط را به عضو اضافه میکند و شبیه آن میگرداند. بنابراین قوه غاذيه سه کار انجام میدهد: اوّل: تحصيل خلطی که شبيه به عضو مغتذى است؛ دوم: الصاق خلط به عضو مغتذی سوم: شبیه کردن خلط به عضو مغتذی(سبزواری، 1383، 265) بنابراین میتوان گفت آنچه در عرف غذا نامیده میشود در اصطلاح فلسفه بالقوه غذا است غذا زمانی در اصطلاح فلسفی غذا گفته می شود که جزء متغذی میشود(ابن سینا، 1404، ج12: 144). با توجه به اینکه در حکمت صدرایی بین نفس و مراتب مختلف آن رابطه تشکیکی وجود دارد. قوای نباتی و حیوانی و انسانی وجودی جدای از وجود نفس ندارند. این قوا از شئون و مراتب نفس هستند و با آن متحداند(ملاصدرا، 1981، ج8:221). بر این اساس قوه غاذیه و خادم های چهارگانه آن نیز از مراتب نازله نفس به شمار می روند و فعل قوه غاذیه فعل طبیعی نفس در مراتب نازل است. نفس با حضور مادی خود در مراتب نباتی افعال قوه غاذیه را انجام میدهد. از آن جا که مراتب و شئون نفس با یکدیگر متحد هستند تحولاتی که در مراتب مختلف نفس شکل میگیرد با یکدیگر داد و ستد دارند و بر یکدیگر تاثیر میگذارند. قوه غاذیه با فعل و انفعالات خود سایر مراتب نفس را منفعل میکند و مراتب عالی و میانی نفس نیز در عملکرد قوه غاذیه تاثیر میگذارد. غذا در این پژوهش معنای عامی است که شامل هر نوع خوردنی و آشامیدنی می شود و زمانی بحث از نسبت آن با انسان مطرح می شود که جزءمغتذی(انسان) شود یعنی اکل یا شرب در انسان تحقق یابد.