انسان شناسی دینیرویکرد فلسفی به پدیده هامطالب ویژهمعارف و دین شناسی
فراز و فرود انسان در مکتب عاشورا
به گزارش روابط عمومی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و به نقل از ایکنا، احمد شهگلی، عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، که در آخرین روز از سلسلهنشستهای «حسینیه حکمت (2)؛ روایت حکمی از قیام حسینی» که به همت گروه «فلسفه اسلامی» مؤسسه برگزار میشود، با عنوان «فراز و فرود انسان در مکتب عاشورا» در روز یکشنبه 14 مردادماه 1402 به ارائه سخنرانی پرداخت، ضمن اشاره به اینکه کربلا آزمونی الهی بود که امّت اسلام با آن درگیر شد و جبهۀ حق و باطل کاملاً مشخص گردید، از کربلا به عنوان سکوی صعود و سقوط امّت پیامبر(ص) یاد کرد.
در ادامه گزیده سخنان وی را میخوانید:
فراز و فرود یک معنای عام دارد که شامل احوال انسانها میشود مثلا اندیشههای انسان فراز و فرود دارد. انسانها در مقاطع مختلف زندگی دارای فراز و فرود هستند. وقتی به دانشمندان نگاه میکنیم در زمانهایی افکار متعالی دارند در زمانهایی افکار ضعیف دارند. اینها احوال انسانها در موقعیتهای مختلف است. گاهی انسان در حال غم است، گاهی در حال شادی است، گاهی حالت خوب دارد گاهی حالت بد دارد. این قبض و بسطها حتی شامل انبیا و معصومین هم میشود. این احوال دوگانهای که انسان دارد شبیه جهان است یعنی احوال انسان شبیه احوال جهان است. جهان بهار دارد، پاییز دارد، گرما دارد، سرما دارد. اگر این تضاد در دنیا نباشد دنیا راکد خواهد شد.
علت فراز و فرودهای انسانها
علت فراز و فرودهای انسانها چیست؟ علت آن میتواند وضعیت جسمی باشد یعنی جسم در این فراز و فرود تاثیر دارد مثلا کسی که افسردگی دارد وضعیت جسمانی او در این افسردگی تاثیر دارد. مورد دیگر وضعیت روح انسان است. روح انسان به جهت اتصالاتی که به عالم غیب دارد حالتهایی پیدا میکند و به واسطه این حالتها وضعیت روحی انسانها مختلف میشود. عامل دیگر بحث زمان است برخی زمانها در حالات انسان تاثیرگذار است.
یکی از این عوامل وضعیت مکانی است. برخی مکانها در اینکه انسان حالت خاصی پیدا کند تاثیرگذار است. مثلا مکانهای مقدس تاثیر مثبت میگذارند. عامل دیگر وضعیت افلاک است که در فراز و فرود انسان تاثیرگذار است. پس انسانها دارای فراز و فرود هستند و این فراز و فرود جنبههای مختلف دارد. مطلب دوم این است در این فراز و فرودها یکجاهایی سکوی پرواز وجود دارد. این سکوی پرواز مثل امتحانات کلاسی است که ما در طول زندگی آن را تجربه کردیم. این امتحانات میتواند سکوی پرش باشد میتواند سکوی سقوط باشد. انسان در برخی مقاطع زندگی با این سکوها روبرو میشود و باید بپرد.
روایتی داریم که پیامبر(ص) میفرماید در طول زندگی شما نسیم عنایت الهی میوزد این فرصت را از دست ندهید و خودتان را در معرض این نسیمها قرار دهید. این همان چیزی است که ما به آن سکوی پرش میگوییم. باز روایات متعددی داریم که در باب اقبال و ادبار قلوب است. به عنوان مثال از امیرالمومنین(ع) روایت داریم که برای قلبها ادبار و اقبال است چون اقبال داشتند آنها را به انجام مستحبات وادارید و هرگاه ادبار داشتند به انجام واجبات اکتفا کنید.
ارتباط این بحث با عاشورا چیست؟ ما میخواهیم بگوییم اقبال و ادبار قلوب یا نفحاتی که پیامبر(ص) فرمود گاهی به لحاظ فرد است یعنی برای افراد در طول زندگی سکوهای پرش وجود دارد که میتوانند پرواز کنند برای خیلی از اصحاب امام حسین(ع) در روز عاشورا این سکوها فراهم شد. حتی در زندگی ما خیلی از این فرصتها وجود داشته است. به عنوان مثال میرزا هاشم حداد در زندگیاش اتفاقی افتاد که از آن زمان به بعد فتوحاتی برایش ایجاد شد. خیلی از علما و عرفا در مقطعی برایشان سکوی پرش ایجاد شده و آنها توانستند از آن استفاده کنند. برخیها هم از این سکوها استفاده نکردند و سقوط کردند. این سکوها به لحاظ فرد است یعنی در زندگی شخصی افراد سکوهایی ایجاد میشود.
گاهی اوقات سکوهای پرش برای امت است یعنی در یکسری مواقف تاریخی امتها موقعیتهایی پیدا میکنند که اگر از آن استفاده کنند آن امت پیروز میشود و در همین زندگی دنیوی دستاوردهای بزرگی خواهد داشت. اگر از این فرصتها استفاده نکنند سقوط خواهند کرد. این سکوها هم به لحاظ فردی و هم به لحاظ امتی در زمانهای مختلف برای افراد پیش میآید. ما باید ببینیم سکوی پرواز ما چه زمانی بوده است. امتهای مختلف هم در مواقفی مورد آزمون الهی قرار میگیرند.
کربلا آزمون الهی بود
یکی از این آزمونها غدیر بوده است. کربلا هم آزمون الهی بود که امت اسلام با آن درگیر شد و جبهه حق و باطل کاملا مشخص شد. این صحنه تاریخی باعث شد برخی سقوط کنند و برخی افراد صعود کنند تا جایی که امام در حق آنها گفت من اصحابی بهتر از اصحاب خودم سراغ ندارم. برخی از اینها افرادی بودند که در لحظههای آخر به امام پیوستند. استفاده از این ظرفیت به نحوی بود که عدهای صعود داشتند عدهای سقوط. افرادی از اول سقوط داشتند و سقوط آنها بیشتر شد مثل شمر بن ذی الجوشن، همچنین افرادی بودند که سقوط کرده بودند ولی در کربلا صعود کردند مثل حر بن یزید ریاحی. پس ما فقط با یک بحث تاریخی موجه نیستیم و از ابتدای تاریخ انسان این فراز و فرود مطرح بوده است که کربلا هم نمونه آشکار آن است.