فلسفه تکنولوژیفلسفه مضافمطالب ویژه

ابعاد جهت داری تکنولوژی

بخشی از مقاله «صورت بندی مسئله جهت داری تکنولوژی»، احمد شه گلی، فصلنامه غرب شناسی بنیادی، شماره 2، ص131تا139

جهت داری تکنولوژی ابعاد متفاوت دارد، در اینجا به برخی از آنها اشاره می شود:

1. جهت داری به لحاظ مبادی
مبادی صنعت، شامل مراحل نظری صنعت تا تحقق عینی آن می شود. صنایع، ناشی از فعالیت قوای ادراکی (قوه عاقله، واهمه، متخیله، خیال) و تحریکی(عبارتند از شوق، اراده، قوه فاعله) است. بر این اساس عقل نظری(کلی) از طریق عقل عملی (جزئی) اقدام به ساخت صنایع می¬کند. اگر علمی صرفاً نظری باشد، تحقق علمی پیدا نمی¬کند، از این رو صناعات برای تحقق عینی، نیاز به عقل عملی دارند، بنابراین استنباط صنایع انسانی به عقل عملی مربوط است. (ملاصدرا، 1380: 96 و 258 ) عقل عملی با بکارگیری قوه متخیله به تجزیه و ترکیب صور و معانی جهت استنباط صناعات انسانی می¬پردازد. در بین قوای ادراکی «قوه متخیله» نقش اساسی در صنعت دارد و انجام فعالیت های صنعتی و ساخت صنایع بر عهده این قوه است. قوه واهمه تصویری از کار پردازش شده متخیله را در اختیار قوه خیال قرار می¬دهد. پس از قرار گرفتن صور در قوه خیال زمینه را برای عملکرد شوقیه فراهم می¬کند پس از حصول شوق و اراده انسان به انجام مصنوعات و نهایی شدن اراده، قوه فاعله منبث در عضلات بدن برای انجام صنایع به کار گرفته می¬شود. قوای ادراکی انسان یعنی قوه عاقله، واهمه، متخیله، قوه شوقیه هر یک عملکردی ویژه ای دارند که در تعامل تنگاتنگ با یکدیگر هستند، قوه عاقله، گاه مغلوب قوه واهمه، قوه شهویه و غضبیه می¬شود. اگر عاقله محکوم قوای مادون باشد، صنعت و فعل نیز تابع اغراض خیالی، وهمی، شهوی و غضبی است. در این صورت عاقله تابع و محکوم است، قوای ادراکی انسان از عوامل غیر معرفتی نظیر روحیات و اخلاقیات فرد تاثیر می پذیرند و سبب می شوند صنایع و فناوری ها در حدوث و بقا ، متاثر از روحیات و اخلاقیات افراد شوند. برخی از صنایع و فناوری ها ، حاصل خوی خشونت انسان است. سلاح‌های کشتارجمعی، نمونه بارزی از این نوع از صنایع هستند. سلاح های کشتار جمعی به طور مشخص سبب کشتن انسان ها و تخریب محیط‌زیست می شود و اینگونه نیست که گفته شود، کارکرد منفی و مثبت آنها صرفاً به استفاده کاربر بستگی دارد. به لحاظ واقعیات بیرونی نیز این نوع سلاح ها در طول جنگ ها و خصوصاً جنگ جهانی اول و دوم از آنها استفاده شده و علاوه بر نظامیان طیف وسیعی از مردم عادی نابود شده اند و محیط زیست نیز به واسطه تولید و استفاده از این نوع سلاح ها دچار بحران های عدیده شده است. بمب هسته ای به عنوان یک تکنولوژی جهت دار منفی زائیده قوه غضبیه انسان است که برای اغراض نفسانی و پیشبرد منافع مادی بکار گرفته می شود.

2. جهت داری به لحاظ مبانی
نگرش، نحوه تصرف و تعامل انسان به جهان، مبتنی بر جهان¬بینی است. این جهان بینی آگاهانه یا ناآگاهانه در تصرفات انسان تاثیر می گذارد و نقش سازنده¬ای در جهت‌دار کردن صنایع دارد. وقتی انسان به تصرف در عالم می‌پردازد در ورای تصرفات او جهان‌بینی خاصی نهفته شده که او را به فعالیت عملی می¬کشاند. هر نوع فناوری با انواع مختلفی از جهان بینی ها پیوند دارد که ظهور و بروز آن فناوری، در وعاء جهان بینی بوده است. در دیدگاهی که هدف از زیست در جهان را صرفاً دستیابی به لذات مادی و کسب قدرت و ثروت بیشتر می داند، فناوری¬های خاصی شکل می گیرد و این فناوری ها متفاوت از تفکری است که معتقد است زندگی دنیوی مقدمه و ابزاری برای رسیدن به حیات اخروی است و طبیعت موجودی باشعور و مظاهر اسما و صفات الهی است که انسان نمی تواند به هر صورتی در آن تصرف کند. در این میان، علم و جهان بینی مدرن در جهت دار کردن تکنولوژی موثر است. علم مدرن به لحاظ مبانی، پیش فرض ها جهت داری تکنولوژی است و علی رغم انکار پوزیتیویست¬ها دارای پیش فرض های غیر تجربی است(ر.ک: ادوین، 1369: 38؛ چالمرز ،1394: 10-1) در نگرش تکنیکی مدرن، معرفت در امور حسی منحصر می شود و عناصر غیر حسی و فرا حسی طرد می شود. در نتیجه این رویکرد اصالت روش های کمی و حاکمیت تفکر کمی بر علم و فناوری و نوعی انحصارطلبی روشی نسبت به سایر روش ها است. بر همین اساس سایر روش ها باید موجودیت خود را در ذیل روش تکنیکی مدرن تعریف کنند. در این رویکرد عالم به مثابه ماشین تلقی می¬شود که از حیات، شعور و آگاهی خالی است و اجزاء عالم صرفاً رابطه¬ای مکانیکی با یکدیگر دارند. این تفکر محصول تفکر افرادی همچون گالیله، فرانسیس بیکن، رنه دکارت، ایزاک نیوتن است. (ریفکین ،1389:39- 36) بر اساس دیدگاه هیوم جهان یک ماشین عظیم چثه، که متشکل از ماشین¬های کوچک است. (استيس، 1377:‏157). این برداشت از طبیعت به گونه ای تحسین بر انگیز برای مقاصد علم جدید به کار آمد و هر دانشمند مهمی در نیمه دوم سده هفدهم، دوگانگی جسم و روح را بی چون و چرا پذیرفت. (ریچارد، 1379:55-54) این تفکر آثار سوئی در ابعاد مختلف معرفتی و غیر معرفتی در تمدن غرب ایجاد کرده و رفته رفته جسم انسان نیز همانند یک ماشین فاقد هیچ نوع درک و حسی قلمداد شد.(باترفیلد، 1379: 120) تکنولوژی مدرن در ساختار خود مبتنی بر معنویت و اخلاق نیست و الحاق امور معنوی به آن عرضی است. با توجه به اینکه تکنولوژی پشتیبان هیچ داوری اخلاقی نیست، تکنولوژی تحمل آن را ندارد که به دلیل اخلاقی متوقف شود. بیان داوری¬های خوب یا بد بر ضد عملی که از نظر تکنولوژیکی ضروری دانسته می¬شود، کاملاً پوچ است. نه تنها تکنولوژی از مجرای اخلاق به وجود نمی¬آید، بلکه در دوران ما حکمی اخلاقی معتبر دانسته نمی¬شود، مگر آنکه بتواند داخل نظام تکنولوژیک شده و با آن سازگار افتد. (ژاک الول، ۱۳۸۸: 125- 124) این خصیصه علم و فناوری ناشی از اصالت دادن به روش¬های کمی و تحویل گرایی است که سبب تهی شدن آن دو از امور الهی می¬شود. (دیوید گریفین، 1381: 163) الول درباره جدایی تکنولوژی از اخلاق و ارزش می¬نویسد:
«تکنولوژی برحسب آرمان اخلاقی پیشرفت نمی¬کند، جویای تحقق ارزش¬ها نیست، ناظر به فضیلت یا امر خیری نیست. تکنولوژی هیچ داوری اخلاقی را بر نمی¬تابد. تکنسین، تاب جادادن اخلاق را در کارش ندارد. کار او باید آزاد باشد. به نظر بدیهی می¬رسد که پژوهشگر نباید مطلقاً مسئله خیر و شر را مد نظر قرار دهد.» (همان، 121)
بنابراین در یک نگرش کلی، هر نوع صنعتی، براساس یکسری پیش فرض ها و مبانی غیر تجربی شکل می گیرد. از این رو تکنولوژی مدرن نیز به عنوان تعین خاصی از فناوری «مبتنی مبانی» و «جهان بینی علم» و «عالم مدرن» است.

3. جهت داری به لحاظ کاربرد
هر صنعتی دارای کاربرد خاصی است که برای آن ساخته شده و از طریق کاربر انسانی، در آن جهت بکارگرفته می شود. کارکرد، ماشین غیر از هواپیما و این دو غیر از کامپیوتر است از این جهت کاربر، ناچاراً تابع کاربرد ذاتی آنها است. این کاربرد، مربوط به ذات فناوری ها است که تعین خاص آن، استعمال و کاربرد خاصی را اقتضا دارد. صنایع چند منظوره نیز کاربرد آنها در جهت همان اهداف معینی است که صنعت برای آن تعبیه شده است. کاربرد خاص صنایع تابع سطوح مختلف اهداف صانع انسانی در ساخت صنعت است. انسان، صنایع را برای هدف خاصی می سازد و این هدف صانع، تعین خاصی به صنعت می دهد که کاربر را تابع آن قرار می دهد. هر صنعتی از پیدایش تا بکار گیری، مسبوق به اهداف با سطوح مختلف است. هر چه فناوری پیشرفته¬تر، بکار گیری اهداف انسانی در آن زیادتر و عمیق تر می شود. بدین ترتیب سطوحی از غایات در تعین کاربری صنعت تاثیر گذار است و سبب می شود صنایع در جهات خاصی کاربرد داشته باشند و انسان به هر صورتی نتواند مواجهه عملی با آنها داشته باشد.

4. جهت داری به لحاظ لوازم و اقتضائات
تکنولوژی به جهت گستردگی، پیچیدگی همه جانبه با همه شئونات انسانی(مانند دینی، اخلاقی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و معماری و…) نسبت جدیدی برقرار می¬کند و وضعیت جدیدی به وجود می آورد و منشا شکل گیری فرهنگ ها، رفتارها و عملکردهای متفاوتی می شود. این خاصیت مربوط به لوازم و اقتضائات تکنولوژی است که هر کجا حضور پیدا کند به طور اکثری مقارن و ملازم با این اوصاف است. ماشین به عنوان یک شیء فنّاورانه، اقتضائات خود را به همراه می‌آورد. مسئله ترافیک، آلودگی هوا، پیدایش پالایشگاه¬ها، صنایع، سازمان¬ها، تشکیلات اداری، مشاغل جدید، تعمیرگاه¬ها، علوم و فنون مربوطه، مسئله راه و ترابری، قوانین و مقررات مربوط به ماشین و پارکینگ¬ها، پمپ بنزین¬ها و … از ملازمان صنعت ماشین است. هر یک از این امور نیز طیف وسیعی از تشکیلات را به دنبال خود به وجود می‌آورد. پستمن در این باره می¬گوید:
«تکنولوژی فرهنگی است با اوضاع و شرایطی خاص و دارای شاخصه¬ها و خصلت¬های ویژه خود و در عین حال از روح و روانی معین برخوردار است…. و بالاخره این فرهنگ دستورالعمل¬¬های خود را از تکنولوژی می¬گیرد در راستای تحقق چنین امری باید نظام اجتماعی دیگری ساخته و پرداخته شود.» (پسمن، 1390:101)
بر این اساس هر جا تکنولوژی حاضر شود، به دنبال آن الزاماً مهارت¬های، دانش و روش¬های ،سازمان¬ها و تشکیلات اداری نیز وارد می‌شود تا تکنولوژی، بتواند به بقای خویش ادامه دهد. آن مهارت¬ها، دانش¬ها و سازمان¬ها به دنبال خود، لوازم و اجزای دیگری را به دنبال می‌آورند و این سلسلة بلند لوازم و توابع، به صورت زنجیروار ادامه دارد و با ورود آن به هر سرزمینی، اجزای آن نیز روانه آن دیار شده است. (اسدی، 1376:58)

5. جهت داری به لحاظ بستر و زمینه
یکی دیگر از لوازم و اقتضاتات تکنولوژی، بستر آفرینی است. مراد از این اصطلاح این است که سبک زندگی تکنولوژیکی بستر خاصی را برای شکل گیری فرهنگ ، آداب و سبک زندگی فراهم می کند. نظام تکنولوژیکی دارای روابط اجتماعی پیچیده و ارتباط تنگاتنگی بین اجزاء، سیستماتیک بودن، یکپارچگی و پازل¬گونه، فراگیری، سیلان و تغییر مستمر، حاکمیت سرمایه داری و انبوه سازی است. این نظام با این اوصاف بستر و زمینه های فرهنگی، ارزشی، اخلاقی خاصی را به دنبال می¬آورد و نهادهای اجتماعی و عمومی نظیر: آموزش، تربیت، فرهنگ، معماری و هنر، تابع زمینه ها و بسترهایی است که خود فراهم می کند. در جهان تکنولوژیکی جذابیت های این جهان ، کاربر را به انتخاب در مسیر هدایت می¬کند. نفس بازتر شدن دست انسان برای اختیار گزینه های مختلف، دارای اخلاق خاصی است(ورماس، 1391:46) به عنوان مثال تکنولوژی از آن جا که سبک زندگی بشر را بیشتر به سمت امور رسمی و صوری سوق می دهد که بستر صمیمت در این نحوه از زندگی کمتر است. افراد در این نظام صمیمت و الفت کمتری با یکدیگر دارند. در نظام تکنولوژیکی زمینه های طغیان و فساد گسترش پیدا می کند. انسان جامعه مدرن در برابرحجم انبوهي لغزش ها اخلاقی و دینی قرار دارند که قرار گرفتن انسان ها غالباً از نوع متوسطین هستند که در معرض انواع بي¬شماري از زمينه¬هاي لغزش و انحراف، سبب گسترش این امور مي¬شود.

6. جهت داری به لحاظ شکل گیری «کُل مجموعی سیستماتیک»
فناوری¬ها، مستقل و منفک از یکدیگر نیستند، بلکه، درک دقیق ماهیت تکنولوژی به ملاحظه نسبت آن با همدیگر به صورت «سیستماتیک» است. هر فناوری کارکرد خاصی دارد و نسبت با یکدیگر آثار جدیدی غیر از آثار تک تک آنها به وجود می آید. بر این اساس نظام تکنولوژی از جهتی شبیه «اکوسیستم» است. در اکوسیستم هر یک از اشیا و موجودات خاصیتی دارند و در چرخه تعاملی با یکدیگر، خاصیت جدیدی بر اکوسیستم حاکم می شود. از جهت دیگر نظام تکنولوژیک شبیه حروف و اعداد است که هر یک از حروف و اعداد به تنهایی دارای کارکرد و خاصیت معینی هستند و در حالت ترکیب آنها با دیگر ، خاصیت و اثر جدیدی بین حروف و اعداد به وجود می آید. علت ظهور خاصیت جدید در نظام تکنولوژیک، این است که فناوری ها در اثر روابط و مناسبات با یکدیگر، انسان و جهان، حکم و هویت جدیدی متمایز از وجود تک تک آنها به خود می گیرند. اساساً خاصیت ترکیبات، روابط و مناسبات در سطوح پیچیده ظهور اثر و وضعیت جدید به جهت همین مناسبات متعدد اشیا با یکدیگر است. این مناسبات و روابط آنگاه که در مصاف با انسان قرار می گیرد، عمق و آثار دیگری متمایز از آثار درونی حاصل از ارتباط فناوری ها به وجود می آید. این ویژگی نظام تکنولوژی خاصیت «کل مجموعی سیستماتیک» نامیده می شود. «کل مجموعی سیستماتیک» یک شبکه زنجیره ای با اجزاء، عناصر و مناسبات گسترده و روابط ارگانیک با یکدیگر در جهت تامین هدف خاص است. این سیستم به همین دلیل با ملاحظه همه این مناسبات پیچیده و گسترده، جهت دار است. هر چه این ساختار گسترده تر شود، جهت داری آن نیز در راستای همان خصوصیات، گسترش پیدا می کند.

7. جهت داری به لحاظ «اثر تکوینی صنایع»
یکی دیگر از ابعاد جهت داری، جهت داری به لحاظ «اثر تکوینی صنایع» است. اثر تکوینی آثار وضعی مترتب بر «فعل صنعتی» انسان در جهان است. «فعل صنعتی» ترکیبی از فعل انسانی و صنعت ایجاد شده است. هر یک از این دو،(فعل انسانی و صنعت ایجاد شده) دارای اثر تکوینی در جهان هستند. افعال صنعتی انسان، از جهت فعل انسانی و صنعت مسبوق به یکسری زمینه ها و بسترها است که این زمینه ها به حسب شرافت و خساست تکوینی زمینه، شکل گیری مجاری بر اساس موازین تشریعی، حسن و قبح فاعلی متفاوت هستند و آثار تکوینی و وضعی خاصی بر اساس تفاوت بسترها، به وجود می آیند. اثر تکوینی صنایع ممکن است از دید انسان مخفی باشد و به لحاظ اجتماعی در این موارد نمی توان داوری ارزشی نمود، بلکه بحث حیثیت وضعی صنایع است. صندلی و میزی که از مجاری غیرشرعی و از طریق معاملات باطل اقتصادی، یا از طریق ظلم و اجحاف، به فعلیت می رسند، چون مجاری پیدایش این شی ناصحیح است، علاوه بر اینکه فعل انسان، متصف به قبح فاعلی می‌شود، به لحاظ تکوینی و وضعی نیز اثری از این عمل سوء انسانی در صنعت حاصله به وجود می آید. طرف دیگر این انکشاف از جهان، مجاری است که به خوبان گشوده می شوند. در این نحوه از انکشاف، اشیاء به واسطه مجاری شریف ظهور حقیقی پیدا می کنند و اثری از آن نیز به مصنوع منعکس می شود. این زمینه ها می تواند به حسب شرافت و خساست تکوینی زمینه، شکل گیری مجاری بر اساس احکام و دستورات تشریعی، حسن و قبح فاعلی و… در ماهیت صنعت انسانی تاثیر گذار باشد. به حسب مبانی پذیرفته شده در حکمت اسلامی و رباطه بین جهان ظاهر و جهان غیب، تاثیرات اشیا صرفا تاثیر ظاهری نیست، بلکه تاثیرات باطنی و فرا حسی در جهان نیز وجود دارد. ما به حسب ظاهری درباره حیثیت تکوینی داوری ارزشی نمی¬کنیم، یعنی نمی¬گوییم این میز و تخت بد یا خوب است. انسان نیز مامور به تکلیف درباره این امور نیست.

8. جهت داری به لحاظ آثار و نتایج
هر تکنولوژی از مرحله پيدايش تا تطورات مختلفی که در طول زمان پیدا می کند، دارای مراحل مختلفي است. از مرحله پيدايش، توليد، توزيع و مصرف تا فرايند نزولي تبديل به طبيعت، مراحل زنجیره واری وجود دارد كه در هر مرحله آثار خاصي برای طبيعت و انسان به وجود می¬آورد. اگرحجم انبوه تکنولوژی¬هاي مدرن را با ابعاد مختلف آن ملاحظه كنيم، تاثیر عظیمی از آثار و نتایج برای طبیعت و انسان از ناحیه تکنولوژی ایجاد می شود. این آثار و نتایج به لحاظ قلمرو، به تنوع ابعاد انسانی در فرهنگ، آموزش و پرورش، معماری و مسکن، سبک زندگی ، بهداشت و سلامت، سیاست و حکمرانی، اقتصاد، آیین مذهبی مشهود است. همه این آثار لزوماً منفی نیست، برخی از آنها آثار مثبت و برخی آثار منفی تکنولوژی است. آنچه در اینجا مورد نظر است توجه به جهت دار بودن تکنولوژی از نظر آثار و نتایج آن است. این آثار و نتایج مربوط به خود تکنولوژی، صرف نظر از کاربر است. هر تکنولوژی به مثابه درختی است که پس از موجودیت، نسبتي با انسان و جهان برقرار مي¬كند. رسانه و هواپیما هر یک آثار خاصی دارند. تکنولوژی در مصاف با انسان در دو ساحت جسمی و روحی و ابعاد گسترده¬اي انسانی مانند قوا، ملكات، فطريات و حالات نفساني آثار و نتایج خاصی به بار می آورد. به عنوان مثال به واسطه صنعتی شدن زندگی، ساحت جسمی و روانی انسان در معرض بیماری های روحی و جسمی فراوانی قرار گرفته است. این جزء آثار سوء تکنولوژی است که مربوط به خود نظام تکنولوژیک است.

منبع
مجله پژوهشی غرب شناسی بنیادین. صورت بندی مسئله جهت داری تکنولوژی، احمد شه گلی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا