انسان و تکنولوژیفلسفه تکنولوژیفلسفه مضافمناسبات انسانی

درباره تعریف تکنولوژی

بخشی از مقاله« روایت سلبی از موقعیت وجودی تکنولوژی در هستی ، احمد شه گلی، فصلنامه پژوهش های عقلی نوین، شماره 9، ص 123-129

در مورد تکنولوژی و اوصاف آن مباحث زیادی مطرح شده است، در اینجا به تناسب نیاز آن در بحث مذکور ، توضیحاتی درباره تکنولوژی مطرح می شود. یکی از تعاریف تکنولوژی، تعریف ابزاری از تکنولوژی است. در این رویکرد تکنولوژی به مثابه ابزاری برای رسیدن به هدف خاص تلقی می­شود. در فرهنگ لغات، تکنولوژی به ابزاری تکنیکی، برای رسیدن به اهداف عملی تعریف شده است. (کاتلین وود وارد ،1386، ص125) یاسپرس، فن و تکنیک را وسیله­ای برای رسیدن به هدفی تعریف می­کند(یاسپرس، 1373، ص135) و برخی تکنولوژی را به سازماندهی دانش برای رسیدن به اهداف عملی می­دانند( Mesthene,E. 1970, P.25) ماریو بونخه یازده شاخص را برای تکنولوژی بر می‌شمارد؛ از دیدگاه ایشان، در جامعه تکنولوژیک ما با جامعه تخصصی و جامعه گسترده­تر، گستره اشیاء طبیعی، مصنوعی و اجتماعی، چشم اندازکلی یا فلسفی، چهارچوب صوری، منطقی و ریاضی، پیش‌زمینه شخصی از داده­ها، فرضیه­ها و روش­ها، مسائل، دانش، اهداف و ارزش­ها روبرو هستیم.(کاجی، 1392، ص29) رویکرد ابزاری به تکنولوژی اگر چه صحیح است، اما کامل و تمام نیست؛ زیرا همه حقیقت تکنولوژی را نشان نمی دهد. تکنولوژی صرفاً ابزار و آلات ساده نیست، بلکه دارای یک نظام گسترده­ای از اجزاء و عناصر است که عبارت‌اند از: سخت‌افزار، دانش، مخترعان، تکنسین­ها، تعمیرکاران، مصرف‌کنندگان، فروشندگان، تبلیغ‌کنندگان، نمایندگان دولتی، در کنار قواعد نرم‌افزاری، اجزای این نظام هستند. (همان، ص29) این درک از تکنولوژیک در فهم ماهیت تکنولوزی اهمیت اساسی دارد. دوسک از شبکه ترکیبی پیچیده ای که متشکل از موارد فوق (مخترعین ، کاربران تعمیرگران، مصرف کنندگان و فروشندگان و…) است به «نظام های تکنولوژیک» تعبیر می کند که شامل دو بعد سخت افزاری و نرم افزاری می شود. (dusek, , 2006,pp. 36-35) در این مقاله مقصود از تکنولوژی همان مصادیق متعارف تکنولوژی است که می­توان آن را چنین تعریف کرد: تکنولوژی عبارت است از مجموعه­ای از ابزارهای صناعی با روابط نظام‌اند، سیستماتیک و ارگانیک که حاصل فعالیت ارادی انسان است و به لحاظ نظری مسبوق به علوم و فنون و به لحاظ ساختاری متشکل از بخش­ها و تشکیلات مختلف با نقش­ها و کارکردهای مشخص؛ همراه با ابعاد و آثار گوناگون فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی …. است. تکنولوژی با این تعریف، اولاً: اگر چه ابزار است، اما صرفاً ابزار نیست؛ ثانیاً: تکنولوژی دارای ابعاد گوناگون است. برخی از این ابعاد عبارت‌اند از: بعد انسانی، طبیعی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی و…؛ ثالثاً: تکنولوژی یک نظام است که از علوم و فنون، مبانی، اهداف، روش، کارکرد و ارتباط ارگانیک بین اجزاء دارد و مجموعه­ای از فرآیندها و زنجیره­ای از عملیات­ها و روابط به همراه دارد. بر همین اساس تکنولوژی را «نظام تکنولوژیک» می دانیم؛ رابعاً: جامعه تکنولوژیکی، جامعه با روابط اجتماعی پیچیده و ارتباط تنگاتنگی بین اجزاء، نظامند بودن، فراگیری، سیلان و تغییر مستمر است. این جامعه با این اوصاف فرهنگ، اخلاق، ارزش­هایی و اقتضائات خاصی را به دنبال می­آورد و نهادهای اجتماعی و عمومی را نظیر آموزش، تربیت، فرهنگ، معماری، هنر را تابع اقتضائات و فرهنگ خاص خود می­کند. بر این اساس تکنولوژی شی ابزاری صرف نیست، بلکه ابعاد، آثار و لوازم خاص خود را دارد.

منبع
« روایت سلبی از موقعیت وجودی تکنولوژی در هستی ، فصلنامه پژوهش های عقلی نوین، احمد شه گلی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا