انسان شناسیمعارف و دین شناسی

تنوع در انسان

بخشی از مقاله« مسئله تنوع درانسان»، احمد شه گلی، مجله مشکوه، شماره 4، ص105

همان گونه که جهان در انواع ، اصناف، آثار، فواید و خواص متنوع است، انسان ها نیز متنوع و متفاوت آفریده شده اند. تنوع در انسان جنبه های مختلفی دارد. تنوع به اعتبار خصایص جسمی، تنوع به اعتبار خصایص روانی، تنوع به اعتبار زبان و لغت، تنوع به اعتبار فرهنگ، تنوع به اعتبار اندیشه و ادراک، تنوع به اعتبار قومیت و نژاد و… هر یک از این اقسام به اقسام جزئی­تری تقسیم می شود. تنوع در ساحت جسمی بابعاد و اقسام وسیعی دارد به عنوان مثال این قسم شامل مورادی نظیر تنوع در ذکوریت و انوثیت، تنوع در شکل و هیات بدنی، تنوع در اندازه و حجم، تنوع در قدرت جسمانی افراد، تنوع در لحن صدای افراد می شود. تنوع در ساحت روانی نیز ابعاد گسترده ای دارد که شامل تنوع در خصوصیات روانی افراد، تنوع در علایق و سلایق، تنوع در دغدغه و انگیزه ها می شود. هر یک از این اقسام نیز دارای مصادیق و مراتب متفاوتی هستند. به عنوان مثال تنوع در شکل و هیات انسان ها به حدی گسترده است که تقریباً به تعداد انسان های کره زمین تنوع در شکل و هیات وجود دارد. با ترکیب تنوعات مختلف با یکدیگر و تفاوت آنها در بهرمندی از این مراتب، تمایز هر یک از افراد با دیگران، بیش از پیش آشکار می شود.

در آیه 22 سوره روم به طور خاص از اختلاف الوان انسانی بحث کرده است: «وَ مِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَأَلْوَانِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِلْعَالِمِينَ»(الروم، 22) در آیه 28 سوره فاطر تنوع الوان انسانی را در ضمن تنوع جنبندگان و چهارپايان ذکر شده است. برای تبیین این آیات لازم است معنای “لون” معنا شود تا تعبیر “مختلفا الوانه” روشن گردد. یکی از رایج ترین معانی “لون” رنگ است.(لابی، ۱۳۶۱، ج‏5: 223، ابن منظور، 1414،ج‏13: 393 ، راغب اصفهانی، 1412 ، 751) بر همین اساس عمده مفسرین «لون» را به همین معنا در آیات مذکور معنا کرده اند.(طبرسی، 1372، ج‏10: 615، طبرانی، 2008 ،ج4: 60 ،ابن ابی جامع، 1413، ج1: 603 ،طبرسی، 1412‏، ج2 : 288، طباطبایی، 1371، ج‏12:ص215 ) چنانکه ما می بینم انسان ها و اقوام به لحاظ رنگ در طبقه بندی های مختلف قرار می گیرند. بنابراین اختلاف الوان انسانی در آیات مذکور یعنی اختلاف در سفیدی، سیاهی، سرخی و زردی است. آنگاه که سخن از اختلاف لون جنبدگان و چهار پایان است نیز ” لون” به معنای “اختلاف رنگ” است. عده ای از مفسرین علاوه بر اختلاف در رنگ، اختلاف در شکل و صورت نیز از مصادیق این آیه ذکر کرده اند.( طوسی، بی تا ، 8، 241، طباطبائی، 1371، ج16: 167، همان، ج12: 215)

یکی دیگر از معانی لون، “نوع” است. در لغتنامه ها لون علاوه بر معنای رنگ، به معنای «نوع» نیز آمده است.[1] «لون» هر چیزی یا هر آنچه مایه جدایی و امتیاز شی از غیر آن می شود، می­گویند.«لَوْنُ‏ كلِّ شي‏ء: ما فَصَلَ بينه و بين غيره اللَّوْنُ‏: النوع‏»( ابن منظور، 1414، ج‏13: 393) و در برخی دیگر از لفتنامه ها درباره لون گفته شده است: «اللَّون‏: هو من كل شي‏ء ما فصل بين الشى‏ء و غيره. و الألوان‏ يُعبَّر بها عن الأجناس و الأنواع.»( صعیدی، 1410،ج‏2: 1340) این معنا از رنگ در روایات نیز در موارد متعددی الوان بکار رفته است. به عنوان مثال تعبیر «الوان العذاب» در عبارت«سُبْحَانَ‏ مَنْ‏ لَا يُؤَاخِذُ أَهْلَ الْأَرْضِ بِأَلْوَانِ الْعَذَاب» ِ(الراوندي، 1366، 93 ) و در تعبیر «الوان من الطعام» در کتاب کافی.( کلینی،1365، ج‏10، ص116) به معنای نوع بکار رفته است. در استعمالات عرفی نیز این معنا بکار برده می شود، مثل اینکه می گویند «فلان أتى بالألوان من الأحاديث، و تناول كذا ألوانا من الطّعام.» فلانی انواع صحبت ها را گفت و فلانی انواع غذا ها را تناول کرد. (ابن منظور، 1414، ج3‏: 393، راغب ، 1412، 752) در بحر المحیط یکی از معنای «مختلفا الوانه» را «اختلاف اصناف» می داند. (الأندلسي، 1420، ج‏6: 513) برخی از مفسرین مانند فخر رازی (فخر رازى، 1420، ج 25: 92)، طبری(طبری، جامع البيان، ج‏23،133) و فیض کاشانی(فیض کاشانی، 1415، ج3: ص128)، «مختلف الوان» را به معنی «مختلف الانواع» دانسته اند.. (شیخ علوان، 1999، ج2: 191، طوسی، بی تا ، ج8 : 241 ،قاضی، بی تا ، 320) علامه طباطبایی در ضمن آیه 13 سوره نحل می فرمایند بعید نیست اختلاف الوان کنایه از اختلاف نوعی بین آن ها باشد(طباطبائی، 1371، ج12: 215).

دیدگاه صحیح در تفسیر لون این است که «اختلاف لون» در آیه شریفه به معنی اختلاف در نوع و به طور کلی تمایز یک شی از شی دیگر دانسته اند. علاوه بر شواهد لغوی و استعمالات روایی و عرفی در معنای مذکور شواهد دیگری وجود دارد که این معنا در قرآن مورد نظر است. مفاد آیاتی که درباره مختلف الالوانه بحث می کنند درصدد تبیین آیات الهی است. دلالت اختلاف نوعی موجودات بر قدرت خدواند ظاهرتر و آشکارتر از اختلاف آنها در رنگ است. ضمن اینکه انحصار اختلاف الوان را به اختلاف در رنگ سبب محدود کردن انواع تنوعات مختلف به یک نوع تنوع و غفلت از سایر تنوع ها می شود اما اگر به معنای نوع بکاربرده شود، تنوعات و تفاوت های دیگر را مانند تفاوت در هیئات، شکل و رنگ را شامل شود و هر نوعی که از نوع دیگر متمایز می شود، نوع آن مختلف است. قرینه دیگری که آیه دلالت بر اختلاف نوعی و نه اختلاف در رنگ ناظر است، کاربرد آن در آیات دیگر است، تعبیر «مختلفا الوانه» در آیه 13 سوره نحل«وَمَا ذَرَأَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُخْتَلِفًا أَلْوَانُهُ» بکار رفته است. با توجه به اینکه آیه در صدد تبیین خصوصیات خلق الهی در زمین است، بنابراین مناسب است بگوید انواع خلقت خداوند متعال مختلف است، نه الوان آنها. البته اختلاف در الوان یکی از مصادیق اختلاف انواع و تمایز اشیا با یکدیگر است. در آیه در بین تمایزات مختلف انسان ها با یکدیگر اختلاف در رنگ، خصوصیت خاصی ندارد که مراد صرفاً این نوع تمایز باشد. بلکه اختلاف در هیات و اشکال انسان ها برجسته تر ، شایسته تر و عینی تر است و تفاوت در رنگ در مقایسه با تفاوت در هیات و شکل بسیار محدود است.

[1] . مراد از نوع در لغتنامه ها اصطلاح عرفی آن مراد است نه فلسفی.

منبع
مسئله تنوع درانسان ، مجله مشکوه، ، احمد شه گلی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا