انسان شناسیرویکرد فلسفی به پدیده هامعارف و دین شناسیمعرفت و شناخت
نتایج معرفتی-تربیتی مسئله تاثیر غذا بر اندیشه
بخشی از مقاله« تبیین فلسفی رابطه غذابا روح اندیشه با نگاهی به متون دینی» ، احمد شه گلی، دوفصلنامه علمی انسان پژوهی،شماره 41 ، ص193
نتایج معرفتی-تربیتی مسئله تاثیر غذا بر اندیشه
برخی از نتایج مسئله تاثیر غذا بر روح و اندیشه عبارتند از:
- یکی از نتایج این موضوع، توجه به تاثیر عوامل غیر معرفتی در معرفت است. توضیح آنکه معرفت و باورهای انسان گاه حاصل مجاهدت های علمی و پیروی از استدلال است به این صورت که شخص با ترتیب دادن براهین و شواهد به سمت یک نظریه گرایش پیدا می کند اما در برخی از موارد معرفت و اندیشه برخاسته از یک عامل غیر معرفتی می باشد. عوامل غیر معرفتی متعدد هستند.(شخصی، اجتماعی، جغرافیایی و…). مطابق این پژوهش یکی از این عوامل غیر معرفتی تغذیه است. بر اساس آنچه که گذشت می توان گفت غذا به عنوان یک عامل غیر معرفتی سبب پیدایش برخی از اندیشه های و باورهای انسان می شود و نقش مهمی در شکل گیری برخی از معارف انسان دارد.
- اثبات تاثیر غذا به عنوان یک عامل غیر معرفتی بر اندیشه و باور انسان می تواند افق تازه ای در معرفت شناسی، تعلیم و تربیت و اخلاق بگشاید. این موضوع اگر چه غریب می نماید، اما اثبات فلسفی و تاکیدات دینی این موضوع، بستر طرح این موضوع و توسعه ابعاد معرفتی آن را فراهم می آورد. اینکه معرفت (برخی از معارف)حاصل یک امر غیر معرفتی بنام غذا شود، در مباحث معرفت شناسی متروک و مغفول است. از طرف دیگر تاثیر غذا بر تربیت انسان ها و شکل گیری خلق و خوی آنها نیز به صورت نظامند و روشمند در ساختار علمی این مباحث وارد نشده است.
- یکی از ابعاد سبک زندگی دینی اصلاح تغذیه است. بحث تاثير تغذيه بر اندیشه و رفتار، به عنوان يک واقعيت علمی قابل طرح است. خاستگاه اين نظر معارف قطعي دين است که میتوان با مبانی فلسفی نیز اثبات شود، اما تعيين مصداق غذاي حرام و حلال با تجربه و عقل امکان پذير نيست. مطابق آموزه های دینی تغذیه ارتباط وثیقی با برخی از ناهنجاریهای جامعه و مسئله تعلیم و تربیت دارد. لازمه پذیرش این موضوع، توجه به تغذیه به عنوان عامل مهم در تعلیم و تربیت و اصلاح برخی ناهنجاری اخلاقی از طریق اصلاح تغذیه است.
- هر فکر باطلی و رفتار منحرفی زائیده غذای حرام نیست و تشخیص مصداق آن نیز دشوار است. اما نیاز هست به این پرسش پاسخ داده شود که در صورت احراز این موضوع به لحاظ تربیتی و نظری راه حل مواجه با این گونه موارد چیست؟ آیا استدلال و اقامه دلیل است یا شیوه دیگری می طلبد؟
- با توجه به ارتباط غذا با افکار و رفتار از این رو نیاز است با رویکرد اسلامی در روان شناسی این مسئله تحلیل شود. برخي از بيماريهاي رواني و اختلالات رفتاري متاثر از نحوه تغذيه است که در روان شناسی مدرن از آن غفلت شده است. علم روان شناسی با اینکه موضوعاً با مسئله عوامل موثر به شکلگیری شخصیت مرتبط است با این حال در این علم تغذیه جایگاهی ندارد.
- پرداختن به این قبیل موضوعات علاوه بر اینکه سبب کاربردی کردن فلسفه و استدلالی کردن مسائل دینی میشود، به لحاظ واقعیت عینی یک مسئله مورد ابتلا انسان ها که نقش مهمی در مباحث تربیتی دارد، مورد بحث قرار میگیرد.
مطالب خیلی خوب بود استفاده کردیم