درباره فلسفه

تعامل فلسفه با علوم تجربی مربوط به انسان

بخشی از مقاله« تاثیر مبانی فلسفی طب ابن سینا»، احمد شه گلی ، فصلنامه روش شناسی علوم انسانی، شماره 74-75، ص124

با توجه به اینکه انسان ساحت ها و ابعاد مختلفی دارد. دانشمندان علوم مختلف هر یک بعد خاصی از ابعاد آدمی را تحقیق و مطالعه می­کنند. اکنون این سوال پیش می­آ­ید که هر یک از این ابعاد چه ارتباطی با یکدیگر دارند؟ آیا می­توان هر یک از ساحات وجود انسان را بدون در نظر گرفتن سایر ساحت­ها، مورد مطالعه قرار داد؟

بنابر تحقیق نهایی در حکمت متعالیه، ساحات و مراتب وجودی انسان با همة کثرات آن به وجود واحد موجود است و انسان دارای وجود واحد، ذو مراتب است. (ملاصدرا؛ اسفار؛ ج5، ص289) ساحات وجودی انسان نه تنها با یکدیگر تقابل ندارند بلکه همة این مراتب ظهور حقیقت واحد انسان است. براساس دیدگاه فیلسوفان مسلمان فعالیت­های بدن نظیر، تغذیه، ترمیم، تولید مثل، واکنش و فعالیت­های اعضاء و جوارح به عملکرد روح وابسته است. (ملاصدرا؛ اسفار؛ ج8، ص51) اکنون بر این اساس می­توان گفت: اگر ساحات وجودی با یکدیگر ارتباط تنگاتنگ دارند. علومی نظیر: فلسفه، جامعه شناسی، روان شناسی و طب که هر یک به جنبه­ خاصی از انسان می­پردازند و نیز ضرورتاً با همدیگر مرتبط هستند زیرا علوم، حاکی از واقع هستند و واقع انسان نیز دارای اثر متقابل و ابعاد مرتبط با یکدیگر است که هر یک از این ساحات­ها با یکدیگر داد و ستد دارند. در فلسفه از ساحت روح آدمی و در طب از بدن مادی بحث می­شود. همان­ طوری­که روح و بدن با یکدیگر ارتباط دارند ، فلسفه و طب نیز به عنوان حاکی روح و بدن با یکدیگر ضرورتاً ارتباط دارند. این بیان استدلال وجود شناسانه بر ارتباط فلسفه و طب است.

چگونگی تعامل فلسفه با طب

مبانی و زیر ساخت­های طبی که در فلسفه ریشه دوانده است به صورت های زیر است:

  1. اثبات موضوع طب 2. اثبات مبادي تصديقي طب 3. احتياج علم طب به فلسفه در کليت و ضرورت قوانين طبي 4. تعیین روش و جهت علم طب[1]

سه مورد اول در کتب فلسفی تحت عنوان نیازمندی علوم طبیعی به فلسفه مورد بحث قرار گرفته است. فلاسفه اسلامی اثبات اصول موضوعه علوم تجربی را بر عهده فلسفه می­دانند. مورد چهارم نگاهی فرا تجربی و متافیزیکی به علم طب است.

فلسفه در طول علوم تجربی و ناظر بر آنها و اعم از آنها است. فلسفه از قوانین عام و جهان شمول هستی بحث می­کند. هر علم مقید و جزئی به نحوی متاثر از احکام علم اعم است. علم طب نیز که از یک موضوع جزئی بحث می کند همواره تابع قوانین عام و احکام کلی فلسفه است.

فلسفه بي آنكه بخواهد در تك تك مسائل علوم دخالت كند سير كلي و روح حاكم بر آنها را تعيين مي‌كند. فلسفه در این مقام به تدارک مبانی متافیزیکی علوم تجربی، مراد از مباني متافیزیکی و مبادی مابعد طبیعی، مقدماتي است كه از جنس مباحث درون سيستمي علم طب نيست در عين حال تاثير سازنده­اي در تحول، تکامل و تنازل علم طب دارد. به­ طوري­كه مي‌توان گفت ساختمان علم طب براساس اين مفروضات بنا شده است. در واقع متافیزیک روش و جهت علوم طبیعی را تبیین می­کند. این مباني در علم طب مورد بحث قرار نمي‌گيرد. موضوع این بحث خود علم پزشکی است و روش بحث آن نیز عقلی – استدلالی است، بر خلاف روش تجربی که با آزمایش سرکار دارد.

مکاتب طبی هر کدام از منظر و جهان بینی خاصی به انسان نظر می­کنند. هر مكتب طبي روش و مبادي خاص خود را دارد كه با ساير مكاتب طبی قياس ناپذير است. هر يك از مکاتب طبی از دريچه‌اي خاص به انسان نظر مي‌افكنند و پرده از ساحت‌هاي وجودي انسان بر مي‌گيرند. مبانی متافیزیکی طب سنتي متاثر از فلسفه ابن­سینا است. تفكرات فلسفي ابن­سینا در تار و پود و اصول و فروع طب سنتي دیده می­شود. وی در كتاب قانون، تحقيق درباره برخي از مباني طبي را بر عهده فيلسوف مي‌داند.( ابن سینا؛ القانون در طب؛ ص 9)

استاد سید حسین نصر درباره ارتباط طب و فلسفه در تفکر ابن­سینا می­گوید:

«ريشه طب بوعلي در حكمت نهاده شده و از اصول حكمي سرچشمه گرفته است. در نظر او انسان به عنوان عالم صغير و آخرين مرحله سلسله مراتب وجود جهاني و نقطه بازگشت به مبدأ مورد بررسي قرار گرفته است به اين جهت اصول طب ابن­سینا آخرين مرحله جهان شناسي محسوب مي‌شود و كليدي براي فهم انسان به عنوان عالم صغير مي‌باشد».(نصر؛ حسين؛ نظر متفكران اسلامي درباره طبيعت؛ ص 389)

[1] . به­طور كلي علوم طبيعي در اين چهار مورد از فلسفه تغذیه می­گیرند. برای اطلاع بیشتر ر.ك: مصباح يزدي؛ محمدتقي؛ شرح الهيات شفاء، ج1، ص160

منبع
« تاثیر مبانی فلسفی طب ابن سینا»، فصلنامه روش شناسی علوم انسانی، احمد شه گلی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا