نقد دیدگاه ابزار انگاری تکنولوژی
بخشی از مقاله « صورت بندی مسئله جهت داری تکنولوژی»، احمد شه گلی ، فصلنامه علمی-پژوهشی غرب شناسی بنیادی، ص 128
دیدگاه ابزار انگارانه به تکنولوژی، طرفداران کمتری در بین محققان تکنولوژی پژوه دارد. این دیدگاه علی رغم شیوع آن در بین عموم، دارای اشکالات اساسی است و با نظر به آثار عینی تکنولوژی در جامعه بشری نیز سازگار نیست. برخی از اشکالات این دیدگاه عبارتند از:
الف) اگر چه تکنولوژی دارای حیثیت ابزاری است؛ زیرا ابزار و آلت وسیله ای است که نیل به هدف را میسر می¬سازد و این ویژگی نیز در تکنولوژی موجود است، اما تمام حقیقت تکنولوژی نیست. ابزار بودن تکنولوژی مربوط به سطحی از تکنولوژی است که با تامل عمیق در سطوح و ابعاد تکنولوژی متوجه ظهور ساحت دیگر تکنولوژی یعنی لوازم و اقتضائات آن برای انسان می شویم. در رویکرد ابزاری به تکنولوژی حکم صنایع ساده و اولیه را به تکنولوژی¬های پیچیده و فوق پیشرفته مدرن خلط می¬کند از نظر آنها تکنولوژی همانند ابزارهایی نظیر چاقو است که خوبی یا بدی آن کاملاً تابع عملکرد کاربر است! زیرا تکنولوژی یک شبکه ارگانیک و سیستماتیک است. تقلیل این شبکه پیچیده و گسترده به یک ابزار ساده نظیر: چاقو نوعی تحویل گرایی است، که ما را از درک حقیقت تکنولوژی باز می¬دارد. فهم حقیقت تکنولوژی متوقف بر فهم سیستم وارگی تکنولوژی سیستم است. در یک سیستم اجزاء منفک از همدیگر نیستند، بلکه مجموعه ای از عناصر بهم مرتبط وجود دارد که تغییر و تحول در این شبکه کل آن را متحول می¬کند.( Eellul, 1980: 77.) تکنولوژی به مثابه یک اکوسیستم است که درک آن در گرو فهم مجموعی و شبکه ای از یک سیستم است. تکنولوژی دارای اصول، مبانی، اجزا، توابع و آثار است. یک ماشین فقط ماشین نیست، بلکه فرآیندهای پیچیده صنعتی از علوم و فنون، سازندگان، مصرف کنندگان، مشاغل، پالایشگاه¬ها، کارخانجات، تعمیرگاه ¬و همه اموری که مرتبط با ایجاد یک ماشین است را در بر می¬گیرد. بنابراین یکی از اشکالات اساسی این دیدگاه، مقایسه و تشبیه تکنولوژی به ابزارهای ساده و ابتدایی نظیر چاقو و عدم تمایز و تفاوت اساسی بین این دو در ساختار، تشکیلات، آثار، عوارض و… است. یکی از محققین در این راستا می نویسد:
«تا از تکنیک، تصور چاقو و چکش ساده داریم و تا تنها صفت و سمت آن را خادمیت میدانیم و تا به تحول شخصیت آدمی در تناسب با تحولات تکنیکی معرفت نیافته¬ایم همچنان در فضائل و فواید آن سخن خواهیم گفت و فرق زندگی برق¬دار و طیاره دار و پنی سلین دار و پر شتاب امروزی را با زندگی بی برق و بی نور و بی دارو و کند دیروزی را به رخ خواهیم کشید و چنگ در حلقه ظواهر باقی خواهیم ماند.» (سروش، 1385:504).
ب) تکنولوژی یک کل به هم پیوسته است که هریک از اجزاء آن، دیگری را طلب می¬کند و مجموع آن نظام خاصی با احکام و مناسبات تازه ای به وجود می¬آورد. در تکنولوژی نیز حکم یک نمونه از نظام تکنولوژیک را نمی¬توان به کل آن سرایت داد، زیرا کل این مجموعه هویتی غیر از اجزاء دارد و از هم افزایی ابزارهای جدید، مناسبات و روابط جدیدی را ایجاد می¬کند. پیدایش مباحث فلسفی و جامعه شناختی پیرامون تکنولوژی این نظریه را تقویت می¬کند که تکنولوژی همانند جامعه در اثر رشد و تکامل هویت مستقل، احکام و خصوصیات خاصی به خود می¬گیرد.
ج) در این دیدگاه، لوازم و اقتضائات تکنولوژی مورد غفلت واقع شده است. وقتی تکنولوژی در جایی حضور پیدا می¬کند، اقتضائات و لوازمی به همراه می آورد. تکنولوژی با این ساختار و تشکیلات نظامند، هیچ گاه نمی تواند خالی از اقتضائات و لوازم اجتناب ناپذیر باشد. شاهدی بر همراهی تکنولوژی با لوازم و اقتضائات، مقایسه تفاوت سبک زندگی، فرهنگ انسان با تکنولوژی و انسان سنتی که فاقد تکنولوژی مدرن است، هستیم. انسان مدرن دارای یکسری فرهنگها، نیازها، تفاوت های رفتاری و سازمانی و در یک سطح عمیق تر تفاوت در نگاه و رویکرد به جهان و جامعه است که انسان سنتی در جامعه قدیم فاقد آن بوده است. همچنین با تامل در حضور تکنولوژی در برخی از مناطق، به وضوح شاهد زوال فرهنگ و سبک زندگی سابق و پیدایش سبک زندگی و فرهنگ جدیدی متناسب با نظام تکنولوژی می شویم.