کثرت تزاحمات اشیا در نظام تکنولوژیک
بخشی از مقاله« روایت سلبی از موقعیت وجودی تکنولوژی در هستی ، احمد شه گلی، فصلنامه پژوهش های عقلی نوین، شماره 9، ص 134-132
تزاحم يكى از قوانین حاکم در جهان مادی است. در عالم مجردات به جهت سعه وجودی تزاحم واقع نمی شود(ملاصدرا، 1981، ج9، ص123) علت وقوع تزاحم در این عالم، ضعف وجود اشیا عالم مادی است. این اشیا به دلیل ضعف وجود قابل نقص و آفت هستند. (سهروردی، 1380، ص693 ، ملاصدرا، 1050، ص165) مطابق این معنا، عالم طبيعت، عالم تزاحم است و اشياء اثر يكديگر را خنثى مىكنند. مثلاً: آب و آتش با يكديگر متضادند. از تزاحم به این معنا گاه به تضاد یاد می شود. که هر دو یک معنا را افاده می کند. تزاحم در اصل وجود نيست، بلكه ناسازگارى دو موجود است،.(مطهری، بی تا، ج13، صص850-847، همو، ج7، ص493). با توجه به اینکه عالم مادی مرتبه نازل عالم هستی است، تزاحم در این عالم نیز بیشتر است. از این رو این عالم دارای خصوصیاتی نظیر ضعف مرتبه، نقص در وجود، محدودیت و اقتران با شرور است. تصرفات گسترده و فراگیر در عالم مادی بستر تضاعفِ تزاحم را بیشتر میکند. بر این اساس هر چه عالم مادی توسعه پیدا کند، تضاد و تزاحم و شرور در عالم طبیعت بیشتر میشود. تکنولوژی امكانهای مختلفي در برابر انسان قرار ميدهد و انسان را در برابر طيف كثيري از موقعیتها، احوال و شرایط و رفتارهای مختلف قرار ميدهد، کثرت مواجهه با این امور، احوال و احکام ناشی از تزاحمات این امور بر انسان ایجاد میکند. همان گونه كه شرور و نواقص و ضعف هایی لازمه تنزل عالم طبيعت است، همچنین شرور، نواقص و ضعف هایی لازمه تبدیل طبیعت به صنعت است. این شرور مستند به موجودی است که مختار آفریده شده است و میتواند شرور بیافریند. البته بین تزاحم طبیعی و صناعی که به واسطه انسان درست می شود، تفاوت وجود دارد. تزاحم در موجودات طبيعي ناشی از ضعف و قابلیت عالم ماده است، اما عمده تضادهاي صنعتی برخاسته از جهل انسان به اسباب و مسببات عالم و عدم درک دقیق از عوارض پیش بینی نشده صنعت است. حیات صنعتی با عالم طبیعت دچار تزاحم می شود. هر تکنولوژی، پس از موجودیت، نسبتي با طبیعت برقرار مي كند و به نوعی با طبیعت تزاحم ایجاد می کند. ورود هر تکنولوژی به عرصه طبيعت به مثابه مهمان تازه واردي است كه سبب تكلفاتي براي ميزبان ميشود و هر چه تعداد آنها بيشتر و اوقات حضور زيادتر باشد، طبیعت بیشتر دچار دگرگونی می شود. تکنولوژی از مرحله پيدايش، توليد، توزيع، مصرف تا فرايند نزولي تبديل به طبيعت، مراحل مختلفی دارد كه در هر مرحله آثار خاصي بر طبيعت دارد. يك تکنولوژی در مرحله تجربه و آزمايش، به یک صورت به طبيعت آسیب می رساند و در مرحله ساخت، توليد و توزيع مصرف و زوال و نابودي، خطرات ديگري بر طبیعت تحمیل می کند. تکنولوژی سبب گسترش تزاحم اجتماعي ميشود. تغییرات بدخیم در عرصه های مختلف محیط زیست سبب شده به اعتراف برخی از محققان بشر هیچ گاه در طول تاریخ این چنین درباره چالشها و مخاطرات تکنولوژیی مستاصل و درمانده نمانده است. وسعت و گستره تصرفات بشر در جهان بیش از همه تغییراتی است که در هزار سال گذشته به وقوع پیوسته است(ریفکین، 1389، ص27). بلکه وسعت تخریباتی که بشر در این چند قرن برای طبیعت ایجاد کرد، برابر با کل تاریخ سکونت آدم بر روی کره زمین است. به تبع تصرفات تعرض آمیز در طبیعت، اخلاق و معنویت نیز دچار بحران های جدی شده است. بر این اساس یکی از محققان در بحران زیست محیطی ناشی از تکنولوژی می نویسد: «اگر در اسرع وقت به مسأله فرسايش محيط زيست در اثر تكنولوژى مدرن توجه نكنيم، نخواهيم توانست هيچچيز ديگرى را حل كنيم، مگر اين كهخداوند از راه غيرطبيعى – طبق اراده خودش- كه ما بر آن واقف نيستيم مداخله كند، ولى از ديدگاه بشرى، ما فقط سالهاى اندكى فرصت داريم تا راهىرا كه در زندگى در پيش گرفتهايم اصلاح كنيم وگرنه نابود مىشويم.» (نصر، 1385، ص12 ) نظام تکنولوژیک به طور طبیعی یکسری تزاحمات از حیث ساختارها و نهادها و هویت های اجتماعی در جامعه ایجاد می کند. جامعه مدرن بر خلاف جوامع سنتي كه از سادگي و بساطت برخوردارند به واسطه گسترش تکنولوژی، تعاملات و روابط، تصرفات و تغییرات ، نظامات، ادارات، قوانين، سيستمها و …نظام اجتماعی پیچیده ای شکل میگیرد. اين پيچيدگي سبب توسعه و گسترش تزاحم و تضاد اجتماعي میشود. تکنولوژی مدرن به جهت گستردگی و پیچیدگی و حضور سیستماتیک آن در همه ابعاد جامعه انسانی، دارای لوازم و اقتضائات گریزناپذیر است و بر این اساس با همه شئونات زندگی اجتماعی و فرهنگی انسان نسبت جدیدی برقرار میکند و اقتضائات و لوازم خود را به همراه می آورد. حضور ماشین در اجتماع صرفا حضور فیزیکی آن نیست. هر کجا ماشین حضور پیدا کند اقتضائات خود را در اموری مانند ترافیک، آلودگی هوا، پیدایش علوم و فنون مربوط به ماشین ، پیدایش سازمانها، تعمیرگاهها، پالایشگاه ها و بسیاری از مسائل مربوط به آن به وجود می آورد. هر یک از این امور نیز تزاحمات خاصی به وجود می آورد.
دوم)تنزل فیض در نظام تکنولوژیک: از دیدگاه حکما افاضه فیض در هر قابلی بر اساس استعداد قابل است. «الفيض على كل قابل بحسب استعداده»(ملاصدرا، 1981، ج7، ص7، شهرزوری، 1385، ص623) به عبارت دیگر اختصاص یافتن فیض به موجودی غیر از دیگری، به خاطر استعدادی است که آن موجود دارد. (ابن سینا، 1405، ج2، ص 256 و نیز ر.ک: ابن سینا، بی تا، ص246) حکما در تعبیری درباره این قاعده میفرمایند: «العطيّات بقدر القابليات»(فیض کاشانی، 1091، ص315، سبزواری، 1383، ص 268). بر این اساس هر چه استعداد قابل بیشتر باشد زمینه دریافت فیض نیز به همان اندازه بیشتر است. هر چه قابلیت کمتر باشد، فیض نیز کمتر خواهد بود و هر چه قابلیت بیشتر باشد، فیوضات بیشتری دریافت میشود.
«کلما قصر الاستعداد قلت الفیض»(فیض کاشانی، 1387، ص592؛ رازی، 1385، ج7، ص365، حسن زاده، 1381، ص820)
فیض از ترتیب اشرف فالاشرف به مراتب مادون میرسد و قوابل با ظرفیت خاصی که دارند، سبب تخصیص فیض میشوند. اجسام مادی در بین مراتب عالم اخس و انقص دارای مراتبی است. (ملاصدرا، 1981، ج9، ص 207) حکما برای تبیین قابلیت اشیا مادی در دریافت فیض ملاک را اعتدال مزاج قرار میدهند. بر این اساس هر چه موجود مادی معتدلتر باشد، به دریافت فیض نزدیکتر است. آنها حدوث نفس مجرد انسانی را بر اساس به اعتدال رسیدن مزاج بدن برای دریافت نفس تبیین میکنند. بر این اساس هر چه موجودی تنزل پیدا کند به تکثر و تضاد و تفرقه میل آن بیشتر میشود. (ملاصدرا، 1981، ج6 ، ص277) در نظام تکنولوژیک اشیا تنزل پیدا میکنند. با تنزل مرتبه اشیا قابلیت شی در دریافت فیض کمتر میشود و دچار تضاعف شرور و نواقص، ضعف در ظهور کمالات وجود می شود. بر اساس آنچه گفته شد، با نقص مبادی صنعت و تکثر وسائط و غلبه کثرت بر وحدت و ایجاد تزاحم و تضاد در اشیا ، قابلیت اشیا در دریافت فیض کم میشود. بنابراین جهان تکنولوژیک، جهان بی روح و قلیل الاستعداد برای دریافت فیض از عالم بالا است. از همین موضوع به یکی از اسباب بی روح بودن جهان تکنولوژی علی رغم شکوه ظاهری آن پی می بریم.